کد مطلب:151463 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:260

روایتگری حدیث شریف
حسین - علیه السلام - در زمانی زاده شد كه نیایش، یعنی پیامبر - صلی الله علیه و آله -، با تمام وجود در نشر پیام اسلام می كوشید؛ دولت اسلامی اوج و رفعت یافته بود، و پیامبر، به عنوان رهبر، پیوسته به تدبیر امور، پاسداشت مصالح، گزارد كارها و برنامه ریزی برای آن مشغول بود.

حسین، نوه ی پیامبر - كه همواره پیرامون نیای خود بود، در آغوش او می نشست، بر پشت پیامبر بالا می رفت و بر شانه و دوش آن حضرت جای می گرفت -، خواه ناخواه همه ی وجودش از سخنان و احادیث رسول خدا پر می شد. او هر آنچه را پیامبر می گفت می شنید و همه ی رفتارهای آن حضرت را می دید و هفت سال با نیای خود همنشین و همراه بود. این دوره كفایت می كرد تا بسیاری از آنچه در اصطلاح علماء، «حدیث» و «سنت» رسول الله - صلی الله علیه و آله - به شمار می آید، بیاموزد و به خاطر بسپارد.

ابن عساكر نوشتارش را، به روایت پاره ای احادیث كه امام - علیه السلام - از نیای خویش شنیده است، آغازیده، و نخستین حدیثی كه یاد كرده اینست:

[1] حسین - علیه السلام - گفت: از پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - شنیدم كه می فرمود: «ما من مسلم و لا مسلمة یصاب بمصیبة و ان قدم عهدها، فیحدث لها استرجاعا، الا احدث الله له عند ذلك، و اعطاه ثواب ما وعده علیها یوم اصیب بها». [1] .

(یعنی: هر مرد یا زن مسلمان كه مصیتبی بدو برسد، و هر چند زمان آن


سپری شده باشد، بخاطر آن مصیبت استرجاع [2] كند خداوند نیز در آن هنگام او را منظور می دارد و پاداشی را كه از برای استرجاع در روز وارد آمدن مصیبت به او وعده داده است به او عطا می فرماید).

آیا تقدیر چنین بوده كه این سخن اولین حدیثی باشد كه در سرگذشت امام حسین - علیه السلام - به قلم ابن عساكر روایت می گردد؟! او یا پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - می خواسته در نخستین درسهائی كه به حسین می آموزد، به او صبر بر مصیبت را تعلیم دهد؟! مصیبتی كه مدار گردش زندگانی حسین است و در درازنای تاریخ، با نام او همراه گردیده.

حقا كه عبرت آمیز است!

حدیث دیگری كه ابن عساكر در سرگذشت امام - علیه السلام - نقل می كند، این است:

[2] گفت: پدرم مرا حدیث گفت و آن حدیث را به پیامبر - صلی الله علیه و آله - رسانید كه ایشان فرموده اند: «المغبون: لا محمود، و لا ماجور» [3] (مغبون، نه ستایش می یابد و نه پاداش می برد).

این درس پیامبرانه ی بزرگی است: پیآمد كردار انسان در راستای سود دنیوی، ستایش است، و در راستای سود اخروی، پاداش الهی؛ و كردارها به نیتها بازبسته اند.

اما اگر آدمی فریب بخورد و مغبون گردد و چیزی را از او بستانند كه نیت عطا كردن آن را نداشته، او همان مغبونی است كه نه به خاطر عملش ستایش می شود - تازه اگر سرزنش نشود - و نه به واسطه ی چیزی كه با آن قصد خیر و خشنودی خداوند را نداشته، پاداش می یابد. بلكه چنین كسی وسیله ای شده است برای گستاخی و هوسرانی فریبكاران، و عاملی برای ستهزای ارزشها و نادان شمردن مردم.


این حدیث، به آگاهی و پرهیز و بیداری، حتی در كارهای ساده ی شخصی، فرامی خواند، تا چه رسد به امور سرنوشت سازی كه با حیات این امت در پیوند است!

در این سخن، اندرزی هست كه پیامبر - صلی الله علیه و آله - آن را به نواده ی خویش، حسین - علیه السلام -، درآموخته است.



[1] مختصر تاريخ دمشق ابن منظور (115 / 7) نيز سنج: الصافي في تفسير القرآن، الفيض الكاشاني، تحقيق الحسيني الاميني، 307 / 1.

[2] استرجاع، يعني: انا لله و انا اليه راجعون گفتن..

[3] مختصر تاريخ دمشق ابن منظور (115 / 7).